پایان پرونده محیط زیستی ها
خشکشوئی آنلاین: بی گمان بهار 1403 از بهترین بهارهای ما محیط زیستی هاست. پس از 6 سال پرونده 9 متخصص و حامی محیط زیست بسته شد، البته با قیمت سنگین جان باختن یکی از آنها و معاوضه یکی دیگر در معاملات سیاسی-اقتصادی بین ایران و آمریکا.
هیچکس نمی تواند درد و رنجی که این عزیزان در طول این مدت تحمل کردند را درک کند. این پرونده برای جامعه محیط زیستی بسیار سنگین به اتمام رسید. درست در همان روزهایی که اخبارش با جان باختن دکتر کاووس سید امامی رسانه ای شد، خوف در دل خیلی از محیط زیستی ها انداخت؛ کم نبودند دوستانی که مرتب ما را می ترساندند و هشدار می دادند که ادامه ندهیم.
کسانی که بازداشت شده گان را می شناختند، می دانستند که بیشتر آنها متخصصان حرفه ای بودند و اتفاقا من عبارت «فعال محیط زیست» را در مورد آنها قبول نداشتم. اغلب آنها در جامعه ناشناخته بودند و کارشان انجام تحقیقات علمی و پایش یوزپلنگ ایرانی بود. آنها مانند همه متخصصان دیگر در هماهنگی کامل با سازمان حفاظت محیط زیست و سایر دستگاه های مربوطه فعالیت می کردند.
ما هیچ گاه نفهمیدیم، گناه آنها چه بود و احیانا کجا خطا رفته بودند. این پرونده لطمه جدی به ما پژوهشگران - به خصوص کسانی که در زیست بوم های بیابانی کار می کردند - وارد کرد. من به شخصه تحقیقات کویر لوت خودرا ادامه ندادم.
خیلی از افراد نگران بودند که ممکنست به آسانی به آنها اتهاماتی زده شود. اصلا ماهیت تحقیقات و پایش های علمی تجسس است. طبیعی است اگر کسانی بخواهند مشکل درست کنند حتی ممکنست بتوان از گرفتن عکس یک معدن هم گرفتاری درست کرد. متخصصان میدانی علوم طبیعی در دنیا کم هستند و طبیعی است که به شدت نیاز دارند با هم همکاری و تبادل اطلاعات داشته باشند. کافی است ۲۴ ساعت به یکی از شبکه های تلویزیونی خودمان نگاه کنید که پر است از اخبار، فیلم و مستندهایی که نتایج تحقیقات و یافته های علمی در مورد طبیعت را پخش کرده که آنها نیز حاصل تحقیقات دانشمندان بین المللی است.
همین یافته هاست که دانش ما را از رازهای طبیعت آگاه کرده و در خیلی از موارد حتی در خدمت انسان و رفاه او بوده است. توقف تحقیقات این نگارنده و تیم همراه در کویر لوت بسیار دردآور بود. چون ما درحال بررسی یک فرضیه علمی بودیم که می توانست حتی در کتابهای درسی به عنوان یک یافته بزرگ دنیا را شگفت زده کند. این برای نخستین بار بود که چنین تحقیقاتی ازطریق یک تیم کاملا ایران انجام می شد و لطمه بزرگی به این پروژه ملی با ابعاد بین المللی زد.
به عنوان پروهشگری که حدود چهار دهه زندگی خودش را صرف مطالعات میدانی و به خصوص بیابانی کرده است، به کسانی که بانی این پرونده بودند سفارش می کنم که اگر شما اشتباه کردید، عذر خواهی کنید تا ما خیالمان راحت باشد و اگر خطایی از این دوستان سر زده، جزئیات و ابعاد آنرا بدانیم تا برای دیگران آموزنده و عبرت آمیز شود.
اما نکته تاسف آور ماجرا این است که محدود شدن سفرهای علمی توسط دانشمندان و پژوهشگران، موجب نشده که پولدارها و افرادی که اینروزها به اسم آفرود (بیراهه نورد) به جان طبیعت لطمه پذیر بیابان افتاده اند، کار خودرا ترک کنند.
پژوهشگران به عنوان دیده بان این زیست بومها همیشه به دستگاه های مسئول راهنمایی می دادند و اگر رفتار گردشگرنماها به آن طبیعت لطمه می رساند، در این خصوص اطلاع رسانی می کردند. ولی اگر محقق محدود و فرصت طلب و سود جو دستش باز باشد، هیچکس نخواهد فهمید که در کویر چه می گذرد و اتفاقا این خلا به سود آنهایی است که ممکنست حتی اهداف خرابکارانه داشته باشند. پژوهشگران همیشه انسان های وطن دوست و با شرافتی هستند، آنها شناسنامه دارند و هیچکس باور نمی کند کسی که عمرش را صرف شناخت محیط زیست کشورش کرده، بخواهد به مملکت لطمه برساند. آنها همیشه آن چه را بررسی می کنند صادقانه منتشر و در اختیار دستگاههای وابسته قرار می دهند.
به هر حال امیدوار هستم که با پایان این پرونده و ابهام زدایی از آن، شاهد ادامه فعالیت این عزیزان و همه کسانی باشیم که دغدغه حفاظت این آب و خاک و شناخت درست این سرزمین قلب آنها را همچنان پر طپش نگه داشته است.
* استاد دانشگاه تهران
منبع: خشكشوئی آنلاین
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب