پزشکیان با محیط زیست چه خواهد کرد؟

پزشکیان با محیط زیست چه خواهد کرد؟ به گزارش خشکشوئی آنلاین، مهم ترین مسأله ی کشور ما (و جهان) مبحث محیط زیست است، باآنکه سیاستمداران غالبا آنرا منکر می شوند یا اموری مانند توسعه، رشد اقتصادی، معیشت، و اشتغال را بهانه ی نادیده گرفتن آن قرار می دهند.



در کشوری مانند آمریکا، نظریه پردازان و سیاستمدارانی هستند که فناوری را همچون آتش پرومته فرض می کنند که با قدرت آن میتوان بر همه ی مشکلات، ازجمله چالش های محیط زیستی، چیره شد. آنان زمین را هم "شاخ کورنوکوپیا" می دانند که زئوس، آن خدای خشن و پرهوس، بهترین خوراک ها را از آن برمی گرفت، اما هیچ وقت تهی نمی شد و همیشه پربرکت بود. چنین بوده که در آمریکا که از قضا از خاستگاه های اولیه ی اندیشه ی زیست گرا بوده و چهره های بزرگ محیط زیستی مانند جان میوییر (John Muir) و ریچل کارسون (Rachel Carson) از آن برخاسته اند، سیاستمداران سلطه جوی نئولیبرال همچون ریگان و جرج بوش از دهه ی هشتاد میلادی به بعد لگد به دستاوردهای محیط زیستی زدند و زمینه ساز ضعف آژانس حفاظت محیط زیست و خروج این کشور از معاهده های جهانیِ مدافع محیط زیست شدند.

در فرهنگ کهن ایران، آب و باد و خاک از پایه های شکل دهنده ی زیست بوده و الهه ی آب در نهایت زیبایی، این نعمت را از کوهستان به دشت می رانده تا حیات جاری شود و آدمی حق نداشته که آب و خاک را بیالاید. چهره های فرهنگی ایران پیوسته بر حرمت نهادن به عناصر حیاتی و خودداری از ریخت وپاش سفارش می کرده اند و زیستِ دیرینه ی ما در این اقلیم مرهون ملاحظه کاری در کاربست منابع طبیعی بوده است. اما به نظر می آید که نفوذ فرهنگ سلطه جویانه ی اروپایی-آمریکایی در ایران باعث شد که تمایل به بهره کشی از آب و باد (هوا) و خاک بی آن که محدودیت های این منابع در نظر گرفته شود، رواج یابد.

شوربختانه، در دوره ی بعد از انقلاب، با وجود تأکیدهای فراوانی که در آموزه های اسلامی-ایرانی بر خودداری از اسراف شده، این پندار که "مملکت مالِ خودمان است" به نادرست چنین تفسیر شد که می توانیم با آب و خاک و هوا هرچه بخواهیم بکنیم و آنچه هست مالِ ما (آن هم گروههای خاصی از ما) و نه همه ی نسل ها است! شگفت آن که هرچه می گذرد، سویه های متعدد این بیماریِ همه چیزخواری بیشتر رخ می نماید و توسعه پیدا می کند.

پزشکیان در مناظره های انتخاباتی و در چند کلیپ، اشاره های گذرایی به ضرورت حفظ محیط زیست داشته و انتخابی هم که برای ریاست سازمان محیط زیست داشته، با عنایت به شرایط کلی کشور، معقول می نماید. میتوان حدس زد که فضایی برای برداشته شدن چند گام مثبت در مبحث محیط زیست یا برای مطالبه های جدیِ مردمی در این حوزه فراهم خواهد شد. اما ضروری است نقدهایی هم طرح گردد تا شاید آنچه که در گفتار و عملکرد رئیس جمهور جدید مغایر با حفظ محیط زیست بوده و یا می تواند در این عرصه خطرآفرین باشد، اصلاح شود:

۱- پزشکیان در سال ۱۴۰۲ در مجلس از نمایندگانی بوده که طرحی را برای انتقال آب از خلیج فارس به دریاچه ی اورمیه امضا کردند که این نشانه ای است از آگاهی ناچیز او از تبعات سهمگین زیست محیطی-اجتماعی انتقال آب در کشور. او باید توجه داشته باشد که دریاچه ی اورمیه بر اثر ساخت چند ده سد بر روی روخانه های ورودی و برداشت بی رویه ی آب از منابع زیرزمینی اطراف آن رو به خشکی گذاشته است؛ راه نجات این پهنه ی آبیِ ارزشمند، کاستن از فشار وارد بر منابع تغذیه ی آن است. در ضمن، او باید بداند که طرح های انتقال آب در ایران به صورت معمول به هدف های خود دست نیافته اند و یا با تشکیل معضل و تنش در جایی دیگر، به بخشی از هدف اعلام شده رسیده اند. از این ها گذشته، چگونه ایشان متوجه نیستند که انتقال آب از صدها کیلومتر دورتر که اختلاف ارتفاع مبدأ و مقصد آن حدود هزار و دویست متر است و پستی و بلندی های بی شمار هم بر سر راهِ آن است، اصلا به صرفه نیست؟!

۲- پزشکیان در مناظره های انتخاباتی به جای ارائه ی طرح و نظر مشخص در مبحث های اقتصادی و اجتماعی و جز آن، چند بار به قانون ها و مقررات موجود همچون به قانون برنامه ی توسعه‌ی هفتم اشاره نمود وگفت ما مطابق قانون برنامه ها را پیش خواهیم برد. اینکه می پندارند هر آنچه که عنوان قانون یا مقررات گرفت، درست و قابل استناد است، از اساس ایراد دارد. برنامه ی هفتم از نظر محیط زیستی بسیار پرایراد و خطرآفرین است (بنگرید به اینجا) و اگر بخواهند گامی در جهت اصلاح منابع آب و خاک کشور بردارند، حتما باید موادی از آنرا تغییر دهند. بعلاوه، خیلی از قانون ها و مقررات دیگر، ازجمله قانون رفع موانع تولید، قانون مولدسازی، قانون معادن، ماده ی ۷ قانون حفاظت و به سازی محیط زیست، قانون جهش تولید مسکن، آئین نامه ی رفع اختلاف بین دستگاههای دولتی، تفاهمنامه ی بین وزارت نیرو و اداره ی ثبت در مورد صدور سند رودخانه ها، آئین نامه ی مشارکت در حفظ محیط زیست طبیعی، و… باید لغو یا اصلاح شوند تا بلکه وضع محیط زیست کمی بهتر شود.

۳- در کنار تعدد بی حساب قانون ها و مقررات و رویه هایی که اصولی و مطابق با روح جامعه نیستند، گریز سازمان یافته از قانون های حامیِ محیط زیست هم رواج یافته است. پیش بردن طرح های عظیم سدسازی، انتقال آب، راه سازی، و معدن کاری بدون انجام ارزیابی محیط زیستی و حتی در حالیکه برایشان از جانب سازمان برنامه بودجه تخصیص نیافته، به رویه ی متداول بدل شده است. پزشکیان در این حوزه هیچ اظهار نظری نکرده و اگر روال به همین ترتیب پیش برود، طبیعتِ رنجور ایران با شتاب بیشتری به سمت تباهی خواهد رفت.

۴- پزشکیان برای وزارت کشاورزی (که به غلط، مدیریت منابع طبیعی هم بر عهده ی آن است) غلامرضا قزلجه نوری را برگزیده است. قزلجه نوری در برنامه ای که به مجلس عرضه کرد، از رفع اختلاف های ارضی سازمان منابع طبیعی با مردم گفته که به مفهوم پاداش دادن به متصرفان جنگل و مرتع است (به ویژه متصرفان بزرگ که حمایتِ قانون رفع موانع تولید را هم با خود دارند). از ساماندهی چاه های غیر مجاز گفته که باز به معنای به رسمیت شناختن عمل متخلفانی است که شیره ی آبخوان ها را کشیده اند. و از ارتقای ضریب خودکفایی در تولیدات کشاورزی گفته که ادامه ی سیاست غلط چهل سال قبل است که بر پایه ی تخریب طبیعت و افزایش سطح زیر کشت و افزایش مصرف آب گذاشته شده است.

۵- پزشکیان برای وزارت نیرو (که به غلط، مدیریت رودخانه های کشور هم بر عهده ی آن است) عباس علی آبادی را برگزیده که سابقه ی پشتیبانی از سدسازی و انتقال آب دارد. وی در برنامه ای که به مجلس عرضه کرده، همان رویه ی پیشین خود و همکاران و همراهانش را برای مسأله ی آب و برق معرفی کرده است، یعنی انتقال آب بین حوزه ای و ساخت سدهای بزرگ و افزایش تولید برقِ آبی. این اقدام ها در چهل سال قبل بشدت و با صرف ده ها میلیارد دلار انجام شده و نتیجه، از رمق افتادن رودخانه ها، خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها، صدمه دیدگی شدید مصب ها و نابودی یا کاهش شدید شمار ماهیان و پرندگان و زراعت ها و نخل ها، تعمیق معضل آب، و افزایش تنش های اجتماعی و اختلاف های بین استانی بوده است. بعلاوه، او حمایت گسترده از افرادی را که مقرر است با منابع ملی و بانکی یا بدهکار کردن نسل های آینده و قرارداد با خارجی ها نیروگاه بسازند و برق را به قیمت آزاد بفروشند، در برنامه ی خود گنجانده است.

۶- در برنامه های هر دو وزیر کشاورزی و نیرو (چنان که سیاست چند دولت اخیر بوده) عبارت های کاهش تصدی گری دولت، آزادسازی قیمت ها، کوچک سازی دولت، ایجاد بازار رقابتی، و سپردن کار به بخش خصوصی، مکررا به کار رفته است. معنای واقعی این مفاهیم، کالایی کردن منابع طبیعی، خصوصی سازی محیط های طبیعی، و تحمیل گرانیِ بیشتر بر اکثریت مردم به نفع گروههای بسیار کوچکی است که می توانند با استفاده از رابطه هایی که با دستگاههای حکمرانی دارند، دارایی های ملی و منابع بانکی را به تصرف خود درآورند. به عبارت دیگر، دولت وظیفه های حمایتی خودش را برخلاف قانون اساسی ترک گوید و تسهیل گر ثروت اندوزی جماعت کوچکی شود. بدیهی است که در شرایط افزایش فاصله ی طبقاتی و گسترده شدن فقر، فشار بر منابع طبیعی و محیط زیست بیشتر خواهد شد. همینطور در حالی که عده ای بتوانند مساحت های عظیم از طبیعت کشور را به تصرف خود درآورند، انبوهی از مردم هم خویش را مجاز به دخل و تصرف در کوه و دشت ها می دانند.

اینک سرزمین زخم خورده ی ایران را داریم و رئیس جمهوری که ابراز علاقه ی محیط زیستی او را در حد سفارش به خاموش کردن لامپ اضافه شنیده ایم. امید آن که سازمان حفاظت محیط زیستِ این دولت که ظاهرا به شخص کاربلد و خوش سابقه ای سپرده شده، بتواند جایگاه قدرتمند خویش را بازیابد و متفاوت با چند دهه ی گذشته، چرخ پنجم دولت و ذلیل در مقابل وزارت خانه های نیرو، کشاورزی، صنایع، نفت، و… نباشد.



*کنشگر محیط زیست





۴۷۴۷



منبع:

1403/06/15
09:56:46
0.0 / 5
123
تگهای خبر: آب , اشتغال , اقتصاد , بودجه
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۴
خشک شوئی آنلاین

laundrybox.ir - حقوق مادی و معنوی سایت خشكشوئی آنلاین محفوظ است

خشكشوئی آنلاین

سفارش خشکشویی آنلاین